آهنگ قمری لیلا فروهر
قمری من بسه هر چی که نشستی
دل به این خونه و هم خونگی بستی
به خدا صاحب تازه تو خوب بود
چرا برگشتی سکوتمو شکستی
پیش من نمون که من هیچی ندارم
جز همین اشکی که پیش تو می بارم
نه یه دستی واسه ناز نه جای آواز
نه در باغ نه هوایی واسه پرواز
اشک من از لب شوره زار چکیده
جایی که مرغای خوشبختی رو بردن
برو شوره زار برات مرگه عزیزم
برو نوک نزن به گونه تر من