یه وقتایی به چشم من از خود من خودی تری
وقت فروریختن تن تنها امید آخری
یه وقتایی غریبه ای رنگ غروب رفتنی
تو روز ویرون دلم هر چی كه ساختی میشكنی
برای من مثل چشام نزدیكی اما دور میشی
برای بیقراریام فاصله صبور میشی
كجا رو داری میپایی عاقبت نگات منم
منم كه توی آسمون طرح چشاتو میزنم
میری یه جا كه دست من نتونه پیدات بكنه
نتونه جاده راهشو نثار پاهات بكنه
غریبگی نكن عزیز تو لحظه های بی امید
واسه كسی كه وعده رفاقت از تو می شنید
خدایا این دفعه فقط می خوام تورو داشته باشم