گریه کن به حال قلبم
گریه کن که روبه مرگم
گریه کن که به حال من که
بعد تو سلطان دردم
گفتی یک روز برمی گردم
که دورچشات بگردم
بخدا به صبر ایوب
طعنه زد کاسه ی صبرم
من همون سلطان دردم
که به انزوا رسیدم
نه فقط از تو چشمات
خیری از دنیا ندیدم
حلالت کردم که شاید
چشم تو عشقو ببینه
که شاید اشک خجالت
روی گونه هات بشینه
تو همون بغضه گلومی
که گرفتو وا نمیشه
بخدا این همه غصه
توی سینم جا نمیشه
گریه کن به حال قلبم
گریه کن که رو به مرگم
تو که پروانه نبودی
من هنوز همون یه شمع ام
شادی رو ازم گرفتی
که حالا سلطان دردم
این قدردور شدی از من
که پیشت بر نمیگردم
بعد تو مثل جنازه
بی تابوت روی زمینم
تو که عاشقم نبودی
پس دعابکن که بمیرم
پس دعا کن که بمیرم
دعا کن شاید بمیرم
http://www.xni3e.com/
http://fati64.blogfa.com/post/31